یغما گلرویی...

یه ساله رفتی و اسمت هنوز مونده تو این گوشی...
هنوزم قهوه‌تو مثل قدیما تلخ می‌نوشی؟

هنوز شب‌ها توی تختت کتابِ شعر می‌خونی؟
کناره پنجره شادی با یه سیگار پنهونی؟

هنوزم وقتی می‌خندی رو گونه‌ت چال می‌افته؟
هنوزم چشم به راهِ یه سواره زیبای خفته؟

هنوزم عینهو فیلما، یه عشق آتشین می‌خوای؟
هنوزم روحِ هـامـونو، تو جسم جیمزدین می‌خوای؟

می‌دونم وقتی که بارون
تو شب می‌باره بیداری!
بازم قمیشی گوش می‌دی،
هنوز بارونو دوست داری!

یه ساله رفتی و عطرت هنوز مونده‌ توی شالم
بازم ردت رو می‌گیرن همه تو فنجون فالم

تو وقتی شعر می‌خونی منو یادت میاد اصلن؟
تو یادت موندن اون روزا که دیگه برنمی‌گردن؟

همون روزا که از فیلم و شراب و شعر پر بودن
یه کاناپه، دو تا گیلاس، تو و دیوونه‌گیِ من...

بدون حالا بدون ‌تو یکی دلتنگه این گوشه،
هنوزم قهوه‌شو تنها به عشقت تلخ می‌نوشه

می‌دونم وقتی که بارون
تو شب می‌باره بیداری!
بازم قمیشی گوش می‌دی،
هنوز بارونو دوست داری!



نظرات شما عزیزان:

Eli joooooooooon
ساعت21:24---14 مرداد 1392
ببين... با من ارتباط داره... رو گونم چال ميفته!! ديدي!ديدي....

شاه همیشه توت
ساعت12:31---10 مرداد 1392


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






موضوعات مرتبط: اشعار یغما گلرویی بزرگ... ، ،

تاريخ : دو شنبه 7 مرداد 1392 | 16:2 | نویسنده : negin |
.: Weblog Themes By VatanSkin :.